خودنوشت

1.همان طور که انتظار داشتم تماشای کارنامه‌ی آزمون کارشناسی‌‌ارشد اخم به پیشانی‌ام نیاورد و برای آدم افسرده‌ای مثل من این خودش غنیمتی می‌تواند باشد. گویا از مهر ماه باز هم به آفتاب دود‌آلود تهران اجبارن باید سلامی دوباره بگویم. خوب به درک، می‌گویم: دوباره سلام رفیق. من اومدم!

2.از خود نوشتن در این وبلاگ معصیتی بس عظیم است و انسانی عاصی مثل من را چه باک از معصیت؟!

شاید یکی دو هفته‌ای وبلاگ را به روز نکنم. می خواهم خودم را به روز کنم...

برچسب‌ها: