خب، شعر نیما سالیان دراز غیر مستقیم و پوشیده و رمزآمیز بود؛ به حکم اوضاع و احوالی که از 1300 تا 1320 در جریان بود چم دستش این جور شعر شده بود... اما رسید روزگاری که جریانات زمان صراحت بیشتری را میطلبید. دیگر موجبات پوشیده گفتن در میان نبود. نیما از این خلاف عادت به شدت ناراحت بود ولی باز سالی گذشت و باز احوالی نظیر ایام قدیم و محدودیتهای پیش از سیصد و بیست پیش آمد. روزی از زبان او شنیدم که میگفت، و با خوشحالیی عجیبی، که: "ها، خوب شد، میشود باز همانطور شعرهای رمزی و سمبولیک بگوییم" و چقدر صداقت بود در این حرف که "میشود حالا راحت شعر گفت آنطوری که هیچ یک از این آجانها و مفتشها ازش سر در نیاورند!"
مهدی اخوان ثالث
"دفترهای زمانه، به کوشش سیروس طاهباز، تهران، 1347، صفحهی 60
"
برچسبها: آقا نیما