نوش!

حاضر بودم همین الان درد ناشی از چندین و چند ضربه شلاق را به جان بخرم تا
در چنین فصلی، در لمباردی در اطراف دریاچه «کومر» چند بطری از شراب‌های
خوب اینجا را مثل ساسلا، نه بیولو، کرومه لو، مرلو یا کابرنه سوو نیون در
یکی از زیر زمین‌های میکده واری که در وسط مزارع انگور در اطراف دریاچه
قرار دارند، امتحان بکنم، البته همراه پنیر تاریخی «بی تو» از منطقه
«والته لینا».
...
من حتی برای این‌که از قاضی شرع تخفیفی در مجازات بگیرم، محال است تلاش
بکنم نظر او را نسبت به مزایای کرشنسا جلب کنم. چرا که فقط شرح و تفصیل در
این مورد که پنیر مزبور از شیری تهیه می‌شود که پس از مراجعت گله از مراتع
مرتفع و پس از پشت سرگذاشتن راهی طولانی از حیوانات خسته دوشیده شده،
ساعت‌ها طول می‌کشد.
(منبع)

اگر چه باده فرح بخش و باد گلبيزست
به بانگ چنگ مخور مي که محتسب تيزست
صراحئي و حريفي گرت به چنگ افتد
به عقل نوش که ايام فتنه انگيزست
در آستين مرقع پياله پنهان کن
که همچو چشم صراحي زمانه خونريزست
به آب باده بشوئيم خرقه‌ها از مي
که موسم ورع و روزگار پرهيز است