خبرگزاری بلاگ نیوز؟ و نکته ای من باب هودر
شیخنا دسته هونگ! در رویاهای وبلاگیش غرق بود که ناگاه هاتفی از غیب ندا در داد: صاایران هر روز بهتر از دیروز... دینگ دینگ...چقدر صداش آشنا بود این هاتف، به صدای پیام فضلی نژاد میمانست!...گفتم فضلی نژاد یاد هودر افتادم
این شهرک ما اما، یک امای بزرگ دارد، امای بزرگ آن فیلترینگ احمقانهی عالیجنابان میتواند باشد اما منظور من آن اما نیست...بهتر بود میگفتم چند امای بزرگ دارد و یکی از آنها برخوردی است که ما با ساکنان متفاوط! شهرکمان داریم.
در اینکه زبان جناب هودر، به قول خودشان هودری است! و تحلیلهاشان هم یکجورهایی تنها میتواند به عقل آن جناب برسد شکی نیست. اما...اما استاد گرامی؛ جناب آشوریی عزیز و دوست و استاد ارجمند حناییی دوستداشتنی، بدانید و آگاه باشید که رواداری یا تحمل فرقی نمیکند، مهم این است که ما مدعیان را بود آیا که عیاری گیرند؟ به نظر من عیار رواداری در وبلاگستان نوع برخورد ما با امثال حسین درخشان است.
اتفاقن هودر در اکثر موارد از خیل کثیر مدعیان چند گام جلوتر است.گذشته از پیشقراولی اش در عمومی کردن وبلاگنویسی در ته تحلیلهای آنچنانیاش هم گاه نشانههایی دیده میشود از فکری که لااقل باز تر از فکر خیلی از ماست.
همین مطلبش در مورد پیام و داداش حسین تواب ساز را بخوانید؟ بایکوت کردن موجودی مثل پیام بهتر است یا آگاهی دادن دربارهی او. و یا به این توجه داشته باشید که در هنگامهای که یک فحش به ججا هم دل را خنک میکند و هم دوز محبوبیت را بالا میبرد چگونه او کمی تا قسمتی واقعگرایانهتر از ما روبرو میشود با این پدیده. جو زده نشدن و استقلال در فکر و نگاه امتیاز مهمی است که هودر دارد و من یکی ندارم لااقل!
نمیدانم... لابد من اشتباه میکنم، لابد خط و ربطها را خوب بلت نیستم! ولی حیف نیست بچه به این نچسبی و تخسی را بایکوت کنیم!، نگاه کن لبخندش را