درباره‌ی ذرت‌هایی که پرتاب شد

من اصولن با لوس و ننر نامیده شدن مشکلی ندارم. در مورد دستشویی رفتنم هم تا حالا مطلبی ننوشته‌ام و ذرت هم اگر پرت کرده‌ باشم به سمت آقای دوم‌دام دات کام پرت نکرده‌ام "و البته حالا دارم پرت می‌کنم لابد!‍" ادعای فارسی دانی‌ هم نداشته‌ام "اصولن فارسی دانی یعنی چی؟ معیار فارسی دانی چیست؟ احتمالن اصطلاحاتی هم‌چون ذرت‌پرت کردن نیست که خدای ناکرده؟" و البته مهم‌تر از همه هم‌چون داریوش سجادی یک ناروزنامه‌نگار بی‌سواد هستم که در حد و اندازه‌های جسارت به صاحت نبوی‌ی یک نمی‌دانم چی مثل حضرت صاحب دوم‌دام با آن سابقه نیست. من فقط یک آدمی هستم که گاهی پتیشن‌های اینترنتی را امضا می‌کند و در این جایگاه به خودم حق می‌دهم که به سید ابراهیم نبوی بگویم: ذرت پرت نکنید لطفن
نمی‌دانم میزان تفاوت یک بچه‌ی لوس و ننر که گاهی پتیشن امضا می‌کند و البته یواشکی و با نام مستعار هم این کار را انجام می‌دهد با آقای سید ابراهیم نبوی که روزی یک صفحه دیگران را مسخره می‌کند چیست ولی می‌دانم که آن بچه بی‌آزار تراست از آقای نبوی. به عبارت دیگر، اگر در میزان بی‌اثری در تحولات اجتماعی آن بچه و آقای نبوی یک‌سان باشند"که هستند" در اثر گذاشتن بر اعصاب دیگران آقای نبوی تا حدودی از بچه‌ی مذکور که درباره‌ی لباس خریدنش هم ذرت پرتاب می‌کند پیشی گرفته است و من افسوس می‌خورم به حال او

خود را بزرگ دیدن و دیگران را خوار شمردن کار بسیار ساده‌ای است که تنها از آدم‌های متوهم برمی‌آید

پ.ن: این مطلب در مورد این افاضات نویسنده‌ی روزنامه‌ی اینترنتی‌ی روز نوشته شده است: ...یک مشت بچه لوس ننر که اسم خودشان را بلد نیستند بنویسند و از صبح تا شب در مورد اینکه کی توالت رفتند و چه لباسی خریدند، ذرت پرتاب می کنند، در اینترنت جمع شوند و برای نجات وطن یواشکی و با نام مستعار کلیک کنند که نام خلیج فارس، خلیج عربی نشود

برچسب‌ها: