بيست و هشت سال قبل در چنين روزي؛1


ديشب، وقتي كه داشتم كتاب‌هاي خانه‌ي پدري را سر و سامان مي‌دادم به يك مجموعه از ويژه‌نامه‌هايي كه روزنامه‌ي اطلاعات در روزهاي منتهي به انقلاب اسلامي منتشر كرده بود برخوردم. روزنامه‌هاي چاربرگي‌اي كه از تاريخ 16 دي 57 تا بيست و هشتم بهمن همان سال توسط اطلاعات منتشر شدند و بعدها توسط موسسه‌ي اطلاعات با نام روزشمار انقلاب بازچاپ شده‌اند. مجموعه‌ي من يكي از همان مجموعه‌هاي بازچاپي است كه حدودن پنج، شش سال پيش از كتاب‌فروشي‌ي اطلاعات روبه‌روي دانش‌گاه تهران خريدمش... نمي‌دانم اين مجموعه‌ي بازچاپي مشمول سانسور شده يا نه ولي با مقايسه‌ي نسخه‌هاي بازچاپ و نسخه‌هاي اصلي، تغييراتي در صفحه بندي ديده مي‌شود... بگذريم، بد نديدم توي اين ده روزه چند گزارش از روزشمار انقلاب اطلاعات تهيه كنم و روي اين شيرواني نه چندان داغ! بگذارم؛ اسم كليشه‌اي اين كار را هم لابد مي‌دانيد "بيست و هشت سال قبل در چنين روزي" يادم مي‌آيد در ضميمه‌ي اطلاعات يك ستوني به همين سبك و با نامي شبيه به همين نام كار مي شد، هنوز هم هست اين ستون آيا؟

.....................................................................................

آن تيتر معروف امام آمد كه با آن فونت نامعمولش يك چهارم صفحه‌ي اول روزنامه‌ را پر كرده، مهم‌ترين بخش روزنامه‌ي اطلاعات در 12 بهمن 1357 است. بالاي اين تيتر دوتا سوتيتر ديده مي‌شود كه يكيشان واقعن تامل برانگيز است: "سلطنت مخالف حقوق‌بشر است" اين جمله را آيت‌الله خميني گفته و منظورايشان از حقوق‌بشر احتمالن همان‌چيزي است كه امروز خوره‌ي جان وارثان ايشان است. اطلاعات 12 بهمن سخنراني‌هاي آيت‌الله خميني در فرودگاه و بهشت‌زهرا را منتشر كرده اين سخنراني‌ها بخش اصلي‌ي صفحه‌ي چهارم روزنامه‌ است. سخنراني‌هايي كه حالا گوش مان با اكثر كلماتشان آشناست، كلماتي كه بعضي از آنها قابل تاملند: "هر كس سرنوشتش با خودش است. مگر پدرهاي ما ولي ما هستند؟ مگر كساني كه صدسال پيش از اين بودند مي‌توانند سرنوشت كساني كه بعدن به وجود مي‌آيند را تعيين كنند؟... فرض كنيم ملت راي دادند كه يك نفر سلطان شد، بسيار خوب... ولي آنها نمي‌توانند راي بدهند كه ملت 50 سال ديگر زير حكومتي كه آن‌ها راي داده‌اند باشند."

در همين صفحه‌ي چهار پيام بختيار به مناسبت ورود آيت‌الله هم چاپ شده: "در مطبوعات ما كه 25 سال زير تسلط يك ر‍ژيم ديكتاتوري بودند، اكنون اكثرن همان افراد كه نوكران استبداد بودند به منظور تطهير، خود را در پيشاپيش نهضت و از همه انقلابي‌تر و پر جوش و خروش تر جلوه مي‌دهند... در اين ساعات كه آيت‌الله خميني وارد خاك كشور مي‌شوند لازم مي‌داند به اطلاع عموم برساند: دولت كليه‌ي راهنمايي‌هاي معظم‌له و آيات عظام را مغتنم خواهد شمرد ولي وظائف قانوني خود را نيز به طور قاطع انجام خواهد داد..."

ديگر مسئله‌ي مهمي كه در اطلاعات 12 بهمن منعكس شده، قطع شدن پخش تلويزيوني‌ي ورود آيت‌الله خميني است. تيتر خبر اين‌گونه است: پخش مستقيم به علت هجوم ماموران قطع شد. البته بختيار علت قطع پخش را هجوم اعتصابيوني كه وابستگي‌شان به كمونيست‌ها مشخص است عنوان كرده و سازمان تلويزيون نيز در اعلاميه‌اي علت آن را كامل نبودن وسايل و تجهيزات اعلام كرده. گزارش منصور تاراجي به نام از پاريس تا تهران چه گذشت هم در صفحات اول و چهارم منتشر شده، از پاريس تا تهران خبرنگاران خارجي كه تعدادشان پس از پيام آيت‌الله در باب خطرناك بودن سفر از 600 نفر به 150 نفر تقليل يافته صليب كشيده‌اند و آيت‌الله يك چرت لطيف در طبقه‌ي دوم هواپيما زده‌اند و هواپيما هم پيش از نشستن يك بار بالاي سر تهران مي چرخد كه اين چرخش هراس به دل مسافران مي‌اندازد...در صفحه‌هاي مياني زندگِ نامه‌ي آيت‌الله، سخنراني‌ي او در خرداد 42 و گزارشي از اتفاقات مهمي كه به انقلاب انجاميدند از نامه‌ي رشيدي مطلق تا هفدهم شهريور منتشر شده، در كنار اينها گزارشي كار شده از حال و هواي مدرسه‌ي علوي در آن‌روزها، نويسنده‌ي اين گزارش حضور امام در خيابان عين‌الدوله "عامل سركوب مشروطه" را معنا دار خوانده و آن را مصداق ديو چو بيرون رود فرشته درآيد معرفي كرده و بعد از خودش به خاطر اين كشف كلي تقدير و تشكر كرده! جملات آخر اين گزارش مي‌تواند جالب باشد و البته تا حدودي بلوف به نظر برسد: "اگر كمي دقت كني، درمي‌يابي كه محل اقامت امام تقريبن به صورت دژي درآمده كه قادر است در برابر محاصره و حمله از بيرون مدت‌ها مقاومت كند. يك پزشك حاضر در ستاد استقبال امام مي‌گويد ما براي دوماه دارو داريم. مسئول تداركات هم مي‌گويد براي سه ماه آذوقه تدارك ديده"

برچسب‌ها: ,