نميتوانم بگويم دوستم داشته باش؛ دربارهي توهين
مادرم گاهي براي دلداري به من و بعضي ديگر يك جملهي قصار را واسطه قرار ميدهد: ميتونم بگم دوستت دارم اما نميتونم بگم دوستم داشته باش. حس ميكنم كه اين جمله ميتونه در جنگي كه بين مسلمان و غير مسلمان "اي كاش ميشد كه دوگانهساز نباشيم" درگرفته "جنگ تمدنها؟" الهامبخش باشد.
فتنهاي كه نمايندهي هلندي ساخته "و نمايندهگي يك جنبهي نمادين قوي هم دارد، نماينده برآيند مردم است." از تلقيي او نسبت به اسلام ناشي ميشود. او ما را دوست ندارد "چرا؟" و ما نميتوانيم بگوييم ما را دوست داشته باش. خوب چه كار كنيم؟ كاري كه تا حالا كردهايم اين است: تئو ونگوگ را ترور كردهايم. سفارتخانه آتش زدهايم. براي گرفتن جان سلمان رشدي جايزه تعيين كردهايم و در عين حال اعلام كردهايم كه اسلام دين رحمت است. اين درست كه برخوردهاي خشن را عدهاي انجام دادهاند و "ارائهي تصوير رحماني از دين" را عدهاي ديگر، اما همهي ما اجزاي يك كل هستيم. مسلمانان با استفاده از سياست "خفهشو" در برخورد با "آنان كه دوستشان ندارند" تنها بر نفرت دامن زدهاند، كسي كه تصويري خشن از اسلام در ذهن دارد و برخوردهايي كه به چند موردش اشاره شد را هم ميبيند چه چاره دارد به جز تصديق دوبارهي عقايد خودش؟
از ابراز آزادانهي عقايد، هيچ كس "اگر كه ريگي در كفشش نباشد" ضرر نميكند و من از آنجا كه عميقن اعتقاد دارم تلقيي نمايندهي هلندي از دين اسلام غلط است حس ميكنم بهتر است كه او حرف هاش را بزند. سانسور كردن او علاوه بر اينكه برهاني بر صدق حرف او خواهد بود، فرصتي براي دفاع از خود را هم از ما ميگيرد. اما وقتي مدل پاسخ دادن مسلمانان از نوع سفارتخانهسوزي است چه؟
اگر به سيرهي نبوي مراجعه كنيم با موارد بسياري از توهين به ايشان مواجه ميشويم و نوع برخورد ايشان با اين توهينها هم مشخص است. پيامبر اسلام در شرايطي كه در پي تثبيت دين خود بود فرصتهاي ايجاد شده از طريق جفاي ديگران نسبت به خود را مغتنم ميشمرد و پيام خود را ابلاغ ميكرد "چرا ما نبايد اين كار را بكنيم؟ به همين دليل است كه ميگويم سانسور هتاكان مضر است". حال مصلحين مسلمان نبايد از مروجان خشونت بپرسند شما با چه جوازي در حق پيامبري كه با تاكتيك عدم خشونت، با اعلام اين كه "دوستتدارم" توانست هتاكان را شرمنده كند اينگونه جفا ميكنيد؟
مصلحين مسلمان بهتر است به جاي "ارائهي تصوير رحماني" به غير مسلمانان از طريق سخنرانيهاي فلسفي و غيرتاريخي، اين تصوير رحماني را به اجزاي تندروي جوامع خود بنمايانند.
از نظر من در ماجراهاي سرياليي توهين تنها مقصر "كلمهي تنها را با تاكيد بخوانيد" مسلمان هستند. نمايندهي هلندي نسبت به ما روادار نيست اما موضع او برآيند عمل ماست. از ماست كه بر ماست و چارهي كار هم در اين طرف مرزهاست. حقيقت اين است كه حرمت امامزاده در دست متولي است و حرمت را ما شكستهايم.
برچسبها: تاملات خودموني