نقش آفرینان این مطلب, مردان خسته و سرخورده و اخمالودی هستند که دیشب سه چار بار در سه چار قسمت از اتوبان ساوه, دیدمشان که ایستاده یا نشسته در کیوسکی که عجیب شبیه بود به اتاق اعتراف کشیشان مبلغی گرفتند از ما به عنوان عوارض, مبلغی که تنها
هدیه اش به آنها سرطانی است که شاید در آینده ی دور یا نزدیک دچار بدن آنها بکند
جوان بودند نقش آفرینان این مطلب و اکثرن خوش قیافه و خوش تیپ, خسته بودند نقش آفرینان این مطلب و اکثرن سیگارهاشان را با
پک های عمیق می بلعیدند. جای آنها آنجا نبود, بازوانشان به کارهای دیگری می آمد, اما...شاید خوش شانس بوده اند نقش آفرینان این
مطلب که این کار ملال آور و بدون پیچیده گی به داد شکم همسر و فرزندشان رسیده... این جور نیست؟
تا چند وقت دیگر گیت های پرداخت عوارض در اتوبان ها مکانیزه خواهند شد, جای بازوهای نقش آفرینان این مطلب را دستگاه های
زبان نفهمی خواهند گرفت که کارت می خورند و اعتبار می بلعند آن وقت شکم هایی گرسنه خواهند ماند لابد, آن وقت کسانی که نق آفرینان بالقوه ی این مطلبند,آنان که شاید در آینده مردان خسته و اخم آلود و خوش لباس گیت های عوارض اتوبان بشوند "بی کار" می
شوند... دچار نفرین سیزیف می شوند...آن وقت است که باید بگوییم خوش به حال نقش آفرینان دیروزین این مطلب
پ.ن: من اینجام و کامپیوترم آنجا! پس نه خبری از نیم فاصله هست و نه خبری هست از لینک های روزانه ای که از طریق سیستم
دلیشز ارائه می شدند...در هر صورت تا اطلاع ثانوی ببخشید