سردرد

دو روز متوالی سردرد و درد و درد! هنوز هم منگم! الان رو هوام، نمی‌دانم چرا دارم پست وبلاگ می‌نویسم. می‌دانم... کسی منتظر مطلب من نیست "اصلن قصد شکستن آن‌چیزی که بهش می‌گویند نفس و من بهش اعتقاد ندارم را ندارم!"... فقط آمدم تا به خودم ثابت کنم آدم چندان بدقولی نیستم، آمدم توضیح بدهم چرا ویژه‌نامه‌ی نسل‌کشی که به خاطر عمران و افاضات هودر زمین مانده بود و تا حالا باید دو پست دیگرش روی وبلاگ می‌آمد هنوز تکان از تکان نخورده... آی از دست سردرد و درد و درد!

دو مطلب از ویژه‌ی نسل‌کشی "درباره‌ی ارامنه و درباره‌ی قره‌باغ" تقریبن آماده‌اند... شاید فردا و البته شاید هم هیچ‌وقت! شاید من مردم! همین امشب.

در ضمن امروز اطراف میدان انقلاب شلوغ بود، ما هم دانشگاه بودیم و رفتیم تماشا!... شاید بنویسم مشاهداتم را، شاید هم ننویسم!

اگه گفتید منی که یه‌ دونه قرص والیوم درست و حسابی خوردم چرا نه سرم خوب می‌شه و نه خوابم می‌بره!

برچسب‌ها: