اقلیتی با ذهنی زیبا

تقدیم به پویا

زیباترین ذهن‌های عالم، ذهن آنهایی است که نام مستعارشان فحش دوران کودکی مان بود. به آنها می‌گفتیم "منگول" آنها را بدبخت‌ترین آدم‌های روی زمین می دانستیم/ می‌دانیم و با خودشیفتگی‌ی تمام بر آنها افسوس می‌خوردیم/ می‌خوریم که از نعمت مثل ما بودن بی‌بهره‌اند.

آنهایی که از نظرگاه ما دچار بیماری‌ی ذهنی‌اند، مثل زنان، مثل هم‌جنس‌گرایان و مثل ما چپ‌دست‌ها یک اقلیتند. اقلیتی مظلوم‌تر از زنان و هم‌جنس‌گرایان و به خصوص ما چپ‌دست‌ها که دیگر به مرحله‌ی اثبات خود رسیده‌ایم... آنها نخواستند از خود دفاع کنند. ذهن زیبای آنها بر ما بخشید جفایی را که بر آنها روا داشتیم و ما هم حتی گامی به عقب برنداشتیم... خیلی از ما هنوز آنها را تفاله‌های عالم بشری می‌دانیم.

انسان این مغرور بدبوی پررو که در کمال وقاحت خود را اشرف مخلوقات می‌داند، متری در دست دارد که با آن در کار اندازه گیری است، هم‌چون چنگیز "این انسان نمونه‌ای"! هر که از این متر بلند‌تر بود "یا شاید هم کوتاه‌تر بود؟" باید تف شود... باید رانده شود... باید اقلیت باشد.

جفای هیتلر به بشریت علاوه بر یهودیان و کولی‌ها و چندین اقلیت دیگر گریبان آنانی که ذهن‌شان شبیه ذهن ما نیست را هم گرفت اما کداممان به یاد داریم این واقعیت غیر قابل تردید تاریخی را؟

جفایی که در قرون وسطی و حتی پس از آن بر بیماران ذهنی و همانند‌های آنها... دیوانه‌گان رفت غیر قابل باوراست، تاریخ جنون فوکو را بخوانید "فاطمه ولیانی از خلاصه‌ی این کتاب ترجمه‌ای ارائه داده و نشر هرمس آن را چاپ کرده" تا بفهمید که اقتدار اکثریت چقدر جنایت‌کار است.

هنوز هم ما آنها که اسم مستعارشان دیوانه است را زنجیری می‌نامیم، هیچ در عمق فاجعه‌ای که در کلمه‌ی زنجیری مستتر است اندیشیده‌اید؟ آیا اگر آنها اکثریت بودند و ما اقلیت این‌چنین برخوردی با ما صورت می‌گرفت؟ مطمئن نیستم، زیرا که ذهن آنها زیباست.

من عاشق فیلمروز هشتمم، من هم‌چون "هری" معتقدم که ذهن زیبای کسانی مثل ژرژ "و مثل پویا" ارزشی در حد آفرینش زمین دارد. من معتقدم که ژرژ و پویا "اشرف انسان‌ها" هستند زیرا که آنها دلشان برای کودکی‌هاشان زیاد تنگ نمی‌شود.

دلم می‌خواهد که بدانم در ذهن زیبای ژرژ، در ذهن زیبای پویا، هیلتر مترادف چه مفهومی است؟ زنجیر معادل چه مفهومی است و اکثریت معادل چه مفهومی است و منگول معادل چه مفهومی است و تیمارستان معادل چه مفهومی است و "اذیتم نکنید" معادل چه مفهومی است و گل معادل چه مفهومی است و مادر معادل چه مفهومی است و شکلات "چقدر از شکلات خوشت می‌آمد ژاک" معادل چه مفهومی است و دست مهربان عمو اروند معادل چه مفهومی است و دوست داشتن معادل چه مفهومی است؟ مطمئنم که ژرژ و پویا همه‌ی این مفاهیم را درک می‌کنند و لطیف‌تر و زیباتر از ما درک می‌کنند.

از کجا معلوم که مشکل ما نیستیم؟

پ.ن: مهاباد "نازنین" فاتحی برای آزادی نیاز به چهل میلیون تومان وثیقه دارد برای کمک به او با این ای‌میل تماس بگیرید:mostafailawer@yahoo.com

برچسب‌ها: