تماشاي رقابت دوندههاي ورزيدهاي که بر سر سريعترين بودن ميجنگند هيجان انگيز است. چند دقيقهي پيش اوسين بولت از جامائيکا با شکستن رکورد سابق خود توانست سريعترين مرد جهان شود و من و ميليونها انسان ديگر در جهان شاهد اين رويداد بوديم. شايد خندهدار باشد اما آن نه ثانيه و شصتوهشت ثانيه به مني که هيچ نفعي در اين بازي نداشتم به اندازهي لحظهي اعلام نتايج کنکور فشار وارد کرد و اين برايم عجيب است. راز هيجان در چيست؟ چرا آدمها هيجانزده ميشوند؟ نورولوژيستها و روانشناسان آيا توضيحي براي حس و حال من در آن چند ثانيه دارند؟ بدون اينکه تمرکز حواس داشته باشم چشممهايم بين تايمري که هي به9.72 "رکورد قبلي دنيا" نزديک تر ميشد و قدمهاي بيشاز حد بلند اوسين بولت ميدويد و دستم نميدانم چرا در آن لحظات ميلرزيد! بخت يارم بود که در اين رقابت هيچ نقشي نداشتم وگرنه به احتمال سکته را نوش جان ميکردم! چند نفر از آن چند صد ميليون نفر در پايان آن نه ثانيه و شصت و هشت صدم ثانيه دچار گرفتگي عروق شدهاند؟
رکورد بولت به نسبت رکورد المپيک آتن هفده صدم ثانيه بهتر بود. يعني بشر در طول اين چهار سال توانسته هفده صدم ثانيه به غير ممکن نزديکتر شود. ما انسانها به غير ممکنها علاقهمنديم. از آن جهت به آنها علاقهمنديم که هر روز روياي ممکن کردن آنها را ميپرورانيم و راز پيشرفت تلاش براي رسيدن به روياهاست. اوسين بولت بيش از چند دقيقه پيش توانست يکي دو گام ما را به غير ممکن نزديکتر کند. از اين جهت همهي ما مديون اوئيم. ممنون دونده:)
برچسبها: چیزی شبیه به تاملات