کلام خدا، نامجو و ما

قريب به يک سال و نيم پيش وقتي که اجراي محسن نامجو از دو سوره‌ي قرآن را شنيدم اطمينان داشتم که اين اجرا براي او مشکل‌ساز خواهد شد. اما زمان گذشت و هيچ صدايي از ملت هميشه در صحنه درنيامد. برايم جالب بود که دوستان اين‌بار کوتاه آمده‌اند. اما علت اين عدم واکنش گويا يک مشکل فني بوده! امروز وقتي مطلبي با عنوان "نامجوئي از جسارت به کلام خدا" را خواندم متوجه شدم که گويا مشکل اين بوده که دوستان اين اجرا را نشنيده‌اند، به همين دليل حالا هم که قصد دارند به صورت منسجم به آن واکنش نشان دهند تصور کرده‌اند که با يک اثر جديد روبرو هستند. نه دوست من، ما يک سال و نيم و شايد هم بيشتر است که اين کار را مي‌شنويم و همان‌‌طور که مي‌بينيد آسمان هم به زمين نيامده و کسي هم سنگ نشده و تارهاي صوتي کسي هم منفجر نشده است

از آن‌جا که اعتقاد دارم توهين بيش از اين‌که به قصد توليدکننده مربوط باشد به جهان‌بيني و ظرفيت پذيرش گيرنده مربوط است قصد ندارم به توهين‌آميز بودن يا نبودن اين اثر بپردازم قصدم انتقاد از آن‌ نه چندان دوستاني است که با به يغما بردن آثار محسن نامجو و انتشار آن‌ها باعث شده‌اند اين‌چنين دردسرهايي ايجاد شود.

اطمينان دارم که اين اثر براي ارائه به مخاطب "آن هم از نوع عامش" توليد نشده. اين اثر در ادامه‌ي کارهاي پژوهشي يک موسيقي‌دان در پروژه‌ي‌ تبديل متون به کلام موسيقيايي قابل طبقه‌بندي است و با رضايت خالق آن به بازار عرضه نشده. در واقع اين اثر بخشي از حريم خصوصي نامجو است که توسط عده‌اي عمومي شده و از نظر من از اين نظر به فيلم‌هاي خصوصي‌اي که توسط دست‌هايي کثيف به جامعه سرازير مي‌شود شبيه است و نوع برخورد با آن هم بايد به مانند امرخصوصي‌اي که ناخواسته عمومي شده باشد.

هنرمندان خلاق در مسير تجربه‌اندوزي خط قرمزهايي را زيرپا مي‌گذارند و خلاقيت مگر چيزي غير از عبور از خطوط قرمز است؟ اما هنرمندان همه‌ي تجربه‌هاي خود را به عرصه‌ي‌ عمومي ارائه نمي‌دهند. ما بايد براي هنرمند قدرت انتخاب قائل باشيم. بايد بپذيريم که تنها بخشي از آثار او که توسط خودش به عرصه‌ي عمومي عرضه شده کارنامه‌ي هنري او محسوب مي‌شود زيرا که انتخاب آثار مناسب ارائه بخشي از فرايند هنرمندي است. گناه نامجو چيست وقتي که عده‌اي حق انتخاب را از او گرفته‌اند؟

آقاي فخري عزيز در پاسخ به اين مطلب توضيحاتي در وبلاگشان ارائه داده‌اند. در پاسخ به ايشان بايد بگويم بحث من در اين مطلب حد مجاز خلاقيت براي يک هنرمند نيست. درباره‌ي اين حدود مي‌توانيم بحث کنيم و درباره‌ي جريحه‌دار شدن احساسات مومنان هم مي‌توانيم بحث کنيم.
نامجو اين اثر را ساخته "مرزهاي مد نظر شما را زير پا گذاشته" و مي‌توان اثبات کرد که آن را براي ارائه به بازار هم نساخته. نامجو اگر با ساخت اين اثر مرتکب گناه شده به خودش و خداي خودش مربوط است. آن‌چه به من و شما باز مي‌گردد اين قسمت از صحبتتان است: "مايه تاسف است که چرا اين مدت کاري صورت نگرفته‏است. " اين‌ها را نوشتم تا اگر خواستيد "کاري" صورت دهيد اين را هم در نظر داشته باشيد که اين اثر بدون رضايت خالق آن منتشر شده است و در هنگام ساخت آن خالق اثر هيچ تصوري از شهرت نداشته است و در گم‌نامي‌ي کامل اين اثر را خلق کرده است.
گفته‌ايد: "خصوصي بودن و خصوصي ماندن اجراي يک آهنگ آنهم توسط يک خواننده‏ي نام آشنا، بيشتر به يک شوخي ناشيانه شبيه است" در جواب بايد بگويم گناه آن خواننده اين وسط چيست؟ وقتي که ما براي او حريم قائل نيستيم؟ در ضمن دوباره تاکييد مي‌کنم اين اثر وقتي خلق شده که نامجو در گم‌نامي به سر مي‌برده است.

برچسب‌ها: ,