پرده برداری از رامین

معرفیء یک مصاحبه به بهانه ی معرفیء یک نشریه




شهروند امروز, با نام قوچانی و عطریانفر و باقی آنهایی که چند سالی با دست پختشان زندگی کرده بودم,نوستالژیء شرق را برایم زنده کرد, دریغ... مطالبی که در این مجله چاپ شده باید سالنامه ی شرق را تشکیل می دادند.
شرق اکنون آزاد شده و من از سویی خوشحال و از سویی نگران "نگران اینکه شرقِ دوباره آن چیزی نباشد که باید, نگران اینک خاطرهء شرق مخدوش شود" چشم انتظار سال 86 هستم و چشم انتظار شرق.




پروندهء امسال شرق... ببخشید شهروند, به موضوع لعنتیء هولوکاست می پردازد و مهمترین بخش این پرونده مصاحبه ای است با محمدعلی رامین:




"محمدعلی رامین آدمی عجیب بود و برای من غریب" این جمله پایان بخش مقدمهء کوتاه رضا خجسته بر مصاحبه یا مباحثه یا مجادله و منازعه اش با مرد زردموی و زرد رویی است که می گویند مشاور رئیس جمهور ایران است؛ خود او این گفته را تکذیب می کند اما به من حق بدهید, وقتی عین جملاتی را که از زبان آقای احمدی نجات شنیده ایم از زبان این آقا هم می شنوم در ادعای او شک کنم:"من متوجه شدم که ما هیچ وقت علیه بشریت نجنگیده ایم در حالی که غرب سابقه ی نگینی در جنگ علیه بشریت دارد."




این جملات را "البته با لحن خاص و نه چندان مطلوب آقای رئیس جمهور" من حوالی آذرماه هنگامی که ایشان در یکی از شهرهای دورافتادهء ایران از طریق تریبون مشغول نجات دادن جهان بود شنیدم. این سخنان را اگر در کنار طفره رفتن آقای رامین از تصریح بر بی اثر بودن ایشان در سخنان رئیس جمهور در باب هولوکاست بگذاریم متوجه می شویم شایعات, پیرامون نقش این جناب در ماجرای انکار هولوکاست پربیراه نیست, حتی اگر که رامین آن را تکذیب کند.




محمد علی رامین زادهء 1322 در دزفول, مردی که بیست سال در آلمان زیسته و در سال 1361 مدتی در این کشور زندانی بوده و اکنون در آلمان اجازهء سخنرانی ندارد یکی از عوامل انحطاط بیش از پیش ایران است در این سال بد, سال بدی که گذشت, سال 1385, سالی که نام ایران با هولوکاست پیوند خورد.




اولین شگفتی این مرد عجیب, در گفتگو با شهروند, جایی است که ولایت فقیه را بدیلی برای دموکراسی معرفی می کند و می گوید "بشریت هیچ راه دیگری ندارد جز اینکه برای تامین "سعادت" خویش سیستم ولایت فقیه را بپذیرد, این سیستم به گونه ای است که بهترین آدم روزگارمان را بر جامعه حاکم کنیم" بله, واقعیت دارد, این چنین افکار منحط و عقب مانده ای تصمیم سازان امروز حاکمیت ایران هستند.




دومین شگفتی جایی است که ادعا می کند آیت الله سیستانی معتقد به ولایت فقیه هستند "لابد ایشان خود را تحت ولایت آقای خامنه ای فرض می کنند!" این ادعا البته تا آنجا که من اطلاع دارم "و اطلاعم در این زمینه کم هم نیست" هیچ سنخیتی با حقیقت ندارد, این را می توانیم به پای دروغ گوییء آقای رامین که در جریان تکذیب نقش ایشان در درافشانیء رئیس جمهور در باب هولوکاست عیان شد بگذاریم.




ایشان در این مصاحبه ی شگفت ادعاهای دیگری هم دارند از جمله "من در آلمان دوستانی دارم که آنها می گویند جنگ جهانیء دوم را هم صهیونیست ها به ما تحمیل کردند"

ادعاها, هذیان گو یی ها و گنده گوزی های آقای رامین بسیار است, اساسن این مصاحبه می تواند به عنوان اعترافات یک ذهن پریشان کیس خوبی برای تحلیلی روان شناختی باشد. و در بیان این جمله اصلن قصد اغراق ندارم.




خنده دارترین افاضه از سری افاضات آقای رامین جایی است که ایشان به بررسی ی شجره نامهء دکتر عبدالکریم سروش می پردازند و به این نتیجه می رسند که گویا پدربزرگ ایشان یهودی بوده! باید بخوانید و ببینید!




اما مهم ترین نکته ی این مصاحبه بی پاسخ ماندن نکتهء اساسی ای است که رضا خجسته به آن اشاره کرده: دولت اسرائیل پیش از هولوکاست به وجود آمده و شما مدعی هستید یهودیان هولوکاست را راه انداختند تا دولت اسرائیل را به وجود بیاورند... گویا استاد تا کنون متوجه این نکته نبوده اند!




مصاحبه ء رضا با سید جواد طباطبائی را هم بخوانید, این جملهء نغز سید جواد را هم به یاد داشته باشیم, از آلتوسر یاد گرفتم علاوه بر متن به خطوط سفید بین سطور هم توجه کنم, بسیاری چیزها را می شود آنجا خواند, مصداق این جمله همین مصاحبهء رامین است.


چند پیوند دربارهء رامین:


+ دغدغهء محمدعلی رامین برای آلمانی ها!/ مریم شبانی


+ در دفاع از اقدامات ایران دربارهء هولوکاست/ محمدعلی رامین

برچسب‌ها: