وبلاگ نویسی؛ بی واسطه گی؛ موعظه

این کامنتی است که آقای دکتر صدری پای مطلب قبلیء من "که دربارهء کتاب ایشان است" گذاشته اند:



جناب ابوالفتحی
از نوشتارتان در مورد کتابم بسیار ممنونم. خیلی جالب است که تشابه مقاله نویسی و وبلاگ نویسی را یادآوری کرده اید. درست است. شباهتهای بسیاری دارند ولی این وبلاگنویسی است که شبیه مقاله نگاری است و نه بلعکس. البته "حسنِ خوبی" وبلاگنویسی فقدان ویراستار است که معمولاَ موی دماغ مقاله نگار میشود. مثلاَ علت اینکه من مقاله نویسی در دیلی استار را قطع کردم این بود که ویراستار جدید آن نشریه از لحن بعضی از مقالات من که او "ضد آمریکائی" تلقی میکرد خوشش نمیآمد و سعی کرده بود در مقالات من دست ببرد یا آنهائی را که بنظرش این لحن را داشتند (مثل مقاله جامعه شناسی ابو غریب من که در این کتاب فارسی ترجمه شده را ) پاکسازی میکرد. و این مساله را وبلاگنویسان ندارند. من که برخی وبلاگهای ایرانی مانند "از زندگی" و "راز" به میخوانم از "بی واسطه گی" آنها رشگ میبرم. کافی است که نویسنده چیزی را احساس کند و بلافاصله خوانندگانش آنرا میدانند: غنچه ای میشکفد... اهل ده با خبرند



اما هنر او جمله بگفتیم عیبش را هم بگوئیم. وبلاگها معمولاً حکم موعظه به مومنان را دارند. اغلب به مخالفانش نمیرسند. البته این عیبی نیست که به موجب آن وبلاگ را محکوم کنیم ولی بهر حال نقصی است. در نهایت بگویم که من هم شاید در آینده نزدیک (یعنی ده بیست سال آینده) شروع به وبلاگ نویسی کنم با تشویقاتی از این قبیل که در این سایت دیده ام. از اینکه مرا هم وبلاگنویس بلقوه ای دانسته اید متشکرم
نوروزتای پیروز



حالا من می خواهم در مورد "از نظر من" مهمترین فضیلت وبلاگ نویسی نسبت به مقاله نویسی در نشریات رسمی, که دکت صدری در کامنتشان به خوبی به آن اشاره کرده اند نکته ای بگویم:
امکان ارتباط بی واسطه بین مخاطب و نویسنده امکانات بسیاری به همراه دارد, از جمله امکان مخالفت بی واسطه ی مخاطب با نویسنده. این نکته ای است که ما در یک مقاله ی رسمی نمی توانیم با آن رو به رو شویم. یعنی اینکه اتفاقن بر خلاف نظر دکتر صدری من معتقدم که وبلاگ نویسی با توجه به شرایطش "بی واسطه گی" امکان کمتری برای در جایگاه دانای کل قرار گرفتن به نویسنده می دهد. حال اگر در وبلاگ های ایرانی گاه ما با موعظه با مومنان روبه رو می شویم "البته اگر من منظور دکتر عزیز را درست فهمیده باشم" به نظر من مشکل فراتر از وبلاگ نویسی است. اصولن در رفتار اجتماعیء خیلی از ما ایرانیان این موضوع دیده می شود, اصولن ما خیلی با موعظه کردن "حال می کنیم" و البته وبلاگ های ما چیزی جدا از ما نیست.



در واقع وبلاگ نویسی به نظر من یکی از پلورال ترین فعالیت های بشری است و اگر در فضای وبلاگستان ایرانی ما گاهی چیزی جز این می بینیم شاید به این دلیل است که ما اصولن با چیزی به نام قرائت های متعدد مشکل داریم.
امیدوارم دکتر صدری را تهییج کرده باشم برای "به زودی وبلاگ نویس شدن" البته نه به آن زودی که ذاشاره کرده اند!

پ.ن: شادی صدر و محبوبه عباس قلی زاده آزادند و من شادم.

برچسب‌ها: ,